اسباب بازی از طریق تکثیر و نقشی که در اجتماعی شدن کودک دارد، اهمیت قابل توجهی پیدا کرده است. در واقع، ماتریالیسم اکثر جوامع مدرن، همراه با اصل مصرف، توزیع و تنوع اسباب بازی را در مقیاس وسیع تشویق کرده است.
اما اگر اسباب بازی شاپرک بیش از هر چیز به عنوان ابزاری تلقی شود که امکان بیداری بازیگوشانه کودک را فراهم می کند، به نظر می رسد که نقش بسیار عمیق تری دارد.
زیرا از طریق بازنمایی های آن، نه تنها به ابزار اجتماعی شدن، بلکه حتی بیشتر به ابزاری برای جنسیت تبدیل می شود.
در واقع، کودک از سنین پایین، هنجارها را با هم ادغام می کند، بازنمایی هایی که تصویری را برای او می فرستد که باید خود را در آن محصور کند، و این با توجه به جنسیتی که با آن متولد شده است.
بنابراین، در حال حاضر باید بین جنسیت و جنسیت تمایز قائل شد اگر جنسیت به مقولههای بیولوژیکی مونث و مذکر مربوط میشود، جنسیت به مقولههای زنانه و مذکر مربوط میشود، یعنی نه مقولههایی که طبیعت ارائه میکند.
بلکه مقولههای منتقل شده است. توسط جامعه ای که با فراوانی و تلاش مستمر خود تمایل به تعیین رفتار بر اساس جنسیت دارند. به عبارت دیگر، اگر جنسیت یک داده بیولوژیکی است.
جنسیت یک ساختار اجتماعی است که جنسیت ها را سلسله مراتبی می کند و دوگانگی شدیدی را بین این دو ایجاد می کند، بنابراین هر یک از جنس ها را به نقشی محدود می کند که در آن هر سرریزی به عنوان «انحراف» یا «انحراف» در نظر گرفته می شود.
اسباب بازی، اگر بیش از هر چیز ابزاری برای بیداری کودک به نظر برسد، به نظر می رسد نقش های بسیار دیگری مانند ساختن جنسیت را بر عهده می گیرد پدیده ای که ذاتاً با مکانیسم ها و ارزش های جامعه مرتبط است.
سیاسی شدن اسباب بازی ها یک واقعیت است، زیرا در طراحی اسباب بازی استانداردها، اهداف مختلفی را می یابیم که اگر طبیعی به نظر برسند، در واقع محصول جامعه هستند.
دیدگاه شما با موفقیت ثبت شد.